تاریخ پیامبر و خاندانش جلد 3

درس اوّل
امام حسن مجتبي (عليه السلام)

در سالهاي گذشته با تاريخ زندگاني پيامبر گرامي اسلام و حضرت علي بن ابيطالب و فاطمه زهرا (س) آشنا شديد. اكنون با تاريخ مختصر زندگاني امام حسن مجتبي دومين جانشين پيامبر(ص) و دومين امام از امامان اهل بيت پيامبر آشنا مي‌شويم.
ولادت امام حسن مجتبي
امام حسن مجتبي در نيمه رمضان سال سوم هجرت در خانه عصمت ديده به جهان گشود. پدرش علي بن ابيطالب(ع) و مادرش فاطمه، دختر پيامبر گرامي اسلام بود كه هر دو از بني هاشم و معصوم از هر گناه و اشتباهي بودند. پس از ولادت حسن، او را نزد پيامبر آوردند، پيامبر در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت ، آنگاه از علي(ع) پرسيد، «نام پسرت را چه گذاشته اي؟»
علي(ع): من در نامگذاري از شما پيشي نمي گيرم.
پيامبر(ص) : من نيز در نامگذاري او از پروردگارم پيشي نمي گيرم.
در اين هنگام جبرئيل فرود آمد و گفت : اي محمد! خداوند سلامت مي‌رساند و مي‌فرمايد: نسبت علي به تو همانند نسبت هارون به موسي است جز آنكه پيامبري بعد از تو نخواهد بود، بنابراين نام اين نوزاد را همان نام پسر هارون بگذار.
پيامبر: نام او چيست؟
جبرئيل: نام او شُبَّر است.
پيامبر (ص): زبان من عربي است.
جبرئيل: نام او را حسن (كه معناي شُبَّر است) بگذار.
و به اين ترتيب پيامبر(ص) نام نوزاد را حسن گذاشت و در هفتمين روز ولادتش گوسفندي را براي او عقيقه (قرباني) كرد و يك ران آن را به همراه يك دينار براي قابله فرستاد و موي سر حسن را تراشيد و هم وزن آن، نقره صدقه داد.

نمونه هايي از محبّت پيامبر(ص)‌ به امام حسن (ع)
1- روزي پيامبر (ص) بر فراز منبر نشسته بود و براي مردم سخن مي‌گفت، در اين هنگام حسن و حسين كه چند سالي بيشتر نداشتند در حالي وارد مسجد شدند كه پيراهن عربي قرمز رنگي بر تن داشتند، آنان بطرف منبر پيش مي‌رفتند كه ناگهان پيراهن در پايشان پيچيد و زمين خوردند. پيامبر به سرعت از فراز منبر به زير آمد و آنان را در آغوش گرفت و بالاي منبر برد و پيش خود نشاند.
2- ابوهريره مي‌گويد روزي حسن به نزد پيامبر آمد و در كنار رسول خدا(ص) نشست پيامبر دهان بر دهان او گذاشت و سه مرتبه فرمود: خدايا من حسن را و هر كس حسن را دوست بدارد، دوست مي‌دارم.
3- اسلم غلام آزاد شده عمر مي‌گويد: روزي حسن و حسين را ديدم كه بر شانه هاي رسول خدا(ص) سوارند به آنان گفتم: مركب خوبي داريد! پيامبر فرمود: اين دو كودك سواران نيكوئي هستند. پيامبر اكرم (ص) حسن و حسين را فرزندان خود مي‌دانست و آنان، پيامبر را با عنوان پدر صدا مي‌زدند و مي‌فرمود: «محبوبترين فرد از خاندانم نزد من حسن و حسين هستند.»
امام حسن (ع)‌ در دوران نوجواني و جواني
امام حسن (ع) كه بزرگترين فرزند علي بن ابيطالب (ع) بود در سن 8 سالگي مادر خود فاطمه زهرا را از دست داد و از آن پس همه عشق و علاقه او به پدرش بود. در عصر خلافت ابوبكر مرد بيابانگردي نزد او آمد و گفت: «من در هنگام حج وقتي كه مُحرم بودم چند عدد تخم شترمرغ را پخته بودم، تكليف من چيست؟ ابوبكر پاسخش را ندانست و او را نزد عمر فرستاد، عمر هم او را نزد عبدالرحمن فرستاد، او نيز پاسخ را نمي دانست سرانجام همه آنها عرب بيابانگرد را نزد علي بن ابيطالب فرستادند تا پاسخ خود را از ايشان بگيرد. شخص مذكور نزد علي آمد و سؤال خود را مطرح كرد، حضرت علي (ع) به حسن و حسين اشاره كرد و به آن شخص گفت «از هر كدام از اين دو مي‌خواهي سؤال كن» مرد سؤالش را براي حسن كه حدود ده ساله بود مطرح كرد و حسن در پاسخ مرد بيابانگرد گفت : آيا شتر داري؟ پاسخ داد: آري گفت : به تعداد تخمهائي كه خورده اي شترهاي نر با شترهاي ماده را جفتگيري كن و هر تعداد بچه شتري كه متولّد شد ، آنها را هنگام حج قرباني كن . علي (ع) به فرزندش گفت: پسر جان! چگونه چنين گفتي با اينكه مي‌داني گاهي شترها بچه هايشان به ثمر نمي رسد و يا گاهي مرده به دنيا مي‌آيند؟ حسن (ع) پاسخ داد: اگر شتران گاهي بچه نارس مي‌اندازند و يا بچه مرده به دنيا مي‌آورند تخم شترمرغ هم گاهي فاسد و بي اثر مي‌گردد.
حضرت علي(ع) پاسخ را پسنديد و به او فرمود: «پسرم! راست گفتي.»

سؤالهاي درس اوّل
1- حضرت امام حسن(ع) در چه تاريخي متولّد شدند و چرا نام ايشان را حسن گذاشتند؟
2- در هفتمين روز ولادت حضرت حسن(ع) پيامبر چه كرد؟
3- يك نمونه از محبّت پيامبر به امام حسن(ع) را بنويسيد.
4- حضرت امام حسن (ع) حكم مردمي كه در حال احرام تخم شتر مرغ را پخته بود چگونه تعيين كرد؟

برای دانلود این کتاب بر روی دانلود کلیک کنید.

برای داشتن فایل به صورت رایگان از طریق تماس با ما در ارتباط باشید.