موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

 فلسفه اخلاق شهید مطهری

 

 

  1. اخلاق چیست؟

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم. الحمد للَّه رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلوة و السلام علی عبداللَّه و رسوله و حبیبه و صفیه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا أبی القاسم محمد صلی الله علیه و آله اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْامِّیینَ رَسولًا مِنْهُمْ یتْلوا عَلَیهِمْ ایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ انْ کانوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ‏ «1».

موضوع بحث در این چند شب با یاری خدا «فلسفه اخلاق» است.

اخلاق به‏طور کلی چیست؟ ما چگونه فعلی از افعال انسانها را می‏توانیم «اخلاقی» بنامیم و فعل غیر اخلاقی چیست؟ و فعل ضد اخلاقی چیست؟ و همچنین در میان صفات انسان چگونه صفتی را می‏توان اخلاقی نامید و چگونه صفتی را ضد اخلاقی و چگونه صفتی را نه اخلاقی و نه ضد اخلاقی، و در میان‏ اندیشه‏های انسان عیناً همین سؤال و همین تقسیم هست: چه اندیشه‏ای اخلاقی است و چه اندیشه‏ای ضد اخلاقی و چه اندیشه‏ای نه اخلاقی است و نه ضد اخلاقی؛ با اینکه ابتدائاً به نظر می‏رسد که فعل

______________________________
(1). جمعه/ 2

 

15

 

اخلاقی یا صفت اخلاقی و یا اندیشه اخلاقی احتیاجی به تعریف ندارد؛ اخلاق لغتی است شایع در زبان همه مردم و بلکه همه مردم دنیا؛ به هر زبانی لغتی معادل این لغت هست؛ پس همه اخلاق را و قهراً ضد اخلاق را می‏شناسند، احتیاجی به تعریف ندارد. ولی اتفاقاً اخلاق مانند بسیاری از چیزهای دیگر شبیه خودش، از آن چیزهایی است که در عین اینکه در زبان همه مردم دایر است و همه مردم خیال می‏کنند که آن را می‏شناسند و می‏توانند تعریف بکنند، از مشکلترین لغات است برای تعریف کردن.

هیچ باور می‏کنید که این همه علما و فیلسوفان و دانشمندانی که در دنیا پیدا شده‏اند و این همه کشفیات علمی و موشکافیهای فلسفی که در مسائل شده است و در بسیاری از آنها توافق نظر پیدا شده، یعنی مسئله و مشکل حل شده- در ریاضیات، در فیزیک، در طبیعی، در فلسفه، در منطق صدها مسئله می‏توان پیدا کرد که مسائلِ حل شده است- ولی همین لغت معمولی هنوز حل نشده، به این معنا که توافق نظر درباره آن وجود ندارد. اگر مثلًا ما از افلاطون و سقراط بپرسیم که فعل اخلاقی چیست، یک جور برایمان تعریف می‏کنند، و اگر از ارسطو که شاگرد افلاطون است بپرسیم جور دیگر تعریف می‏کند و تعریف افلاطون را صحیح نمی‏داند. اگر از اپیکور بپرسیم جور دیگر تعریف می‏کند، از رواقیون بپرسیم جور دیگر تعریف می‏کنند، از کلبیون بپرسیم جور دیگر تعریف می‏کنند، از سوفسطائیان بپرسیم به نحو دیگری تعریف می‏کنند. اگر سفری به هند برویم و کتابهای هندوها و اخلاق هندی را مطالعه بکنیم می‏بینیم جور دیگر تعریف می‏کنند. بودا به گونه‏ای تعریف کرده، کنفوسیوس به گونه دیگر تعریف کرده است. عرفای خودمان جوری تعریف می‏کنند. در دنیای جدید، هر فیلسوفی یک نوع سیستم اخلاقی پیشنهاد می‏کند و اخلاق در مکتب او با اخلاق در مکتبهای دیگر متفاوت است. مثلًا اخلاق نیچه‏ای اساساً ضد اکثر اخلاقهای دیگر دنیاست. اخلاق ماکیاولی یک اخلاق مخصوص در دنیاست، اخلاق مارکسیستی یک نوع اخلاق مخصوص در دنیاست.

چرا این‏طور است؟

منشأ تفاوت بینشها در اخلاق‏

 

16

 

ازلی و انسان را نفخه‏ای الهی می‏داند و آن که در جهان جز ظلمت و تاریکی و تصادف و حرکتهای کورکورانه و بی‏منتهایی، بی مقصدی و بی هدفی چیز دیگری نمی‏بیند خواه ناخواه بینش‏شان در اخلاق هم متفاوت است؛ و اساساً بعضی از مکتبها در مسئله اخلاق به بن بست می‏رسند. بعد ان شاء اللَّه بحث می‏کنیم که آیا از نظر بعضی مکتبها اخلاق، به هر نحوی بخواهند تعریف کنند، معنا و مفهومی می‏تواند داشته باشد یا نمی‏تواند، و این خود امروز یک مسئله‏ای است: آیا اخلاق با توحید وابستگی دارد یا ندارد؟ آیا اخلاق منهای توحید، منهای خدا در عالم می‏تواند وجود داشته باشد یا نمی‏تواند؟.

ل ما بحث خودمان را از مسائل مسلّم میان بشریت آغاز می‏کنیم، از مسائلی که همه مکتبهای اخلاقی درباره آن مسائل توافق دارند، از مسلّمیات شروع می‏کنیم، بعد می‏رویم جلوتر ببینیم به کجا می‏رسیم و آیا می‏توانیم فلسفه اخلاق را کشف کنیم یا نه؟ و آن وقت سیستم اخلاقی اسلام چیست؟ و این یک مطلبِ بسیار لازم و ضروری است که ما مکتب اخلاقی اسلامی خودمان را دقیقاً بشناسیم.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله جمله‏ای دارد که من این جمله را در عبارت معروفی که به این عبارت نقل می‏کنند، در احادیث شیعه ندیده‏ام؛ علمای اهل تسنن در احادیثشان آورده‏اند ولی در احادیث شیعه همین معنا با اندکی اختلاف لفظ وجود دارد. جمله معروف این است که پیغمبر اکرم فرمود: بُعِثْتُ لِاتَمِّمَ مَکارِمَ الْاخْلاق‏ من مبعوث و برانگیخته شده‏ام برای اینکه اخلاق کریمانه را، اخلاق مکرمتی‏ «1» را، اخلاق مکرمت مآبانه را تکمیل کنم. کلمه تکمیل و تتمیم می‏رساند که پیغمبر می‏خواهد بگوید نه فقط من که پیغمبر خاتم هستم رسالت مکرمت اخلاقی در میان‏ بشر دارم، انبیای گذشته هم هرکدام به نوبه خود چنین رسالتی داشته‏اند، آنها هم برای چنین هدفی آمده‏اند؛ ولی من آمده‏ام کار نیمه تمام آنها را به پایان برسانم (ختم نبوت) برای اینکه من در عصر و زمانی و در شرایطی آمده‏ام که آنچه به وسیله وحی باید به بشر گفته شود از زبان من باید گفته شود؛ من مبعوث شده‏ام برای تتمیم و تکمیل اخلاق مکرمتی. این عبارتی است که غزالی و امثال او به صورت حدیث نقل کرده‏اند. ما در احادیث شیعه گشتیم تا عین عبارت را ببینیم؛ عین این لفظ را من پیدا نکردم ولی مضمون آن در کتب حدیث ما هست. پیغمبر اکرم در حدیثی که

______________________________
(1). در کلمه «مکرمت» خیلی معنا خوابیده. وقتی که نوبت رسید به اینکه ما معیارهای اخلاق اسلامی را بیان کنیم راجع به این کلمه که محور بزرگی در اخلاق اسلامی است بحث خواهیم کرد.

 

 

17