موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

Search
Close this search box.

کتاب مقالات فلسفی شهید مطهری

 

 

کتاب مقالات فلسفی شهید مطهری شامل سر فصل های زیر می باشد

اصالت روح – قرآن ومسئله ای از حیات – توحید و تکامل – پرسش های فلسفی ابوریحان از بوعلی – اعتراضات ابوریحان بر ارسطو – پرسش های فلسفی ابوریحان از بوعلی(2) –اصل تضاد در فلسفه اسلامی – فلسفه اسلامی پیش از ملاصدرا – فلسفه اسلامی از میرداماد تا عصر حاضر (1) – حکمت صدر المتألهین – فلسفه ملاصدرا – وجود ذهنی – ادله وجود ذهنی – خدا و جهان دیگر – یادداشت های مقاله توحید – ادله توحید

قسمتی از کتاب :

اصالت روح‏

بسیاری از مسائل علمی این شانس و خوشبختی را دارند که جز در محیط دانش و دانشمندان مطرح نمی‏شوند و جز دست صلاحیت‏دار دانشمند آنها را مس نمی‏کند. ولی بعضی از مسائل از این خوشبختی بی نصیبند، به همه مجامع و محافل کشیده می‏شوند، هر دستی آنها را لمس می‏کند و البته احتیاج به توضیح ندارد که دست مالی شدن زیاد یک مسئله علمی از طرف هر فرد و هر دسته‏ای چهره و قیافه او را عوض می‏کند و کار طالبان و پژوهندگان را دشوار می‏سازد و بلکه در قدمهای اول آنها را دچار ضلالت و گمراهی می‏نماید.

مسئله «روح و بدن» و همچنین مسئله «خدا و عالم» از این دسته از مسائل است که از آن خوشبختی بی‏نصیبند. شاید هیچ کس یافت نشود که این دو مسئله را برای خود طرح نکرده باشد و به یک نوعی هم در فکر خود و به خیال خود اینها را حل نکرده باشد.

البته این امر، سبب و علت دارد؛ مربوط به شانس و بخت و اتفاق نیست.

اولین سؤالاتی که طبیعت کنجکاو بشر از خود می‏کند این است که من چیستم؟ و جهانی که در آن هستم چیست؟ بشر ناچار باید خود را به نحوی در برابر این سؤالها قانع کند و از این رو هر کس برای خود دارای نوعی خود شناسی و نوعی جهان بینی‏

 

13

 

است.

مسئله روح و بدن چون از مسائل دست مالی شده است و هر کسی از ابتدای زندگی، در کودکی از زبان لله و مادر و مادر بزرگ، بعدها از زبان واعظ منبر و یا از زبان شعرا و سخن پردازان چیزها در این باره شنیده، خود به خود سوابقی در اذهان به وجود آورده و هر فردی طرز فکری نسبت به آن دارد، لهذا ممکن است بسیاری از افراد که عنوان بالا به چشمشان می‏خورد فورا خود را آماده شنیدن این مطلب کنند که روح موجودی است مرموز و نامرئی که خود را در پشت پرده بدن «بنا به مصالحی» مخفی کرده و «ماسک» بدن را به چهره زده و تصرفات مرموزتر و بی‏قاعده‏تری نظیر آنچه به «جن» و «غول» نسبت می‏دهند از پشت پرده ماده محسوس بدن می‏نماید، بدن چیزی جز یک پرده ظاهری و ساختگی و عاریتی نیست و این انگشتان نامرئی روح است که از پشت این پرده ظاهری همه فعالیتها را انجام می‏دهد.

آری، ممکن است بسیاری از افراد خود را آماده شنیدن اینچنین مطلبی بکنند؛ ممکن است آنچه تاکنون از زبان شعر و شاعری شنیده‏اند فورا در ذهنشان تجسم پیدا کند که: روح مرغی است ملکوتی و فقط «به علل خاصی» چند روزی قفسی از بدن برایش ساخته‏اند، شاهباز سدره نشینی است که بر خلاف انتظار در کنج محنت آباد بدن نشیمن کرده، پادشاهی است که «کوشک» بدن را برای قصر پادشاهی خود «انتخاب» کرده و احیاناً به این کوشک بیش از خودش اهمیت می‏دهد و برون آن را پردیبا می‏کند و خودش عاری و بی‏زینت در جای خود می‏نشیند.

مقصود انتقاد از زبان شعر و شاعری نیست، منطق شعر همین است و جز این نمی‏تواند باشد. زبان و منطق شعر یا زبان و منطق وعظ و خطابه غیر از زبان علم و فلسفه است زیرا هدف آنها غیر از هدف علم و فلسفه است. زبان هر فنی کلیدی است که برای همان فن ساخته شده و بدیهی است که هر کلیدی فقط در مورد همان قفلی که برای آن قفل ساخته شده قابل استفاده است.

لهذا می‏بینیم افرادی که شخصیت مرکبی دارند، مثلًا هم شاعرند و هم فیلسوف، با دو زبان سخن گفته‏اند، زبان شعرشان با زبان فلسفه‏شان دوتاست، یکی نیست.

به عنوان نمونه می‏توان زبان شیخ الرئیس ابو علی سینا را در همین موضوع «روح و بدن و نوع علاقه و ارتباط بین ایندو» در کتب فلسفی‏اش مانند الشفا و الاشارات و التنبیهات‏ با زبان وی در همین موضوع در قصیده معروف عینیه‏اش که‏

 

14