موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

Search
Close this search box.

حکم روزه در سفر

پیشگفتار :

از جمله مسائل فقهي كه مكتب اهل بيت عليهم السلام را از ديگر مذاهب جدا ساخته اين است كه آنها قائل به وجوب افطار روزه و عدم جواز آن براي مسافر هستند, و از صحابه نيز افرادي مانند عبدالرحمان بن عوف, عمرو و فرزندش عبدالله, ابو هريره, عائشه و ابن عباس و از تابعان سعيد بن مسيب، عطاء، عروة بن زبير، شبعه، زهري قاسم بن محمد بن ابوبكر, يونس بن عبيد و اصحابش اين نظريه را پذيرفته اند, فقهاء ظاهريه هم همين نظريه را دارند.(1)

ولي در عين حال فقهاي مذاهب چهارگانه افطار را براي مسافر جائز مي دانند, يعني مسافر هم مي تواند روزه بگيرد و هم اختيار دارد كه افطار كند, سپس در مورد اينكه آيا روزه گرفتن در سفر بهتر است يا افطار كردن روزه, اختلاف دارند.

لازمه تحقيق در اين مساله اين است كه ابتدا ادله هر دو گروه را بررسي و سپس ارزشيابي كنيم. ولي قبل از آن لازم است اين مسأله را به عنوان مقدمه از دو ديدگاه مورد بررسي قرار دهيم:

الف. از ديدگاه قرآن, ب. از ديدگاه حديث.

—————————–

1. . المحلّي: ج6 , ص258.

الف : روزه ی مسافر از دیدگاه قرآن

پيش از آنكه مسأله ي روزه مسافر را از نظر حديث و فقه مورد بررسي قرار دهيم, لازم است كه نظر قرآن و آيات شريفش را در اين مورد بدانيم, قرآن كريم در اين مورد مي فرمايد:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ * أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ * شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًي لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَي وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَي مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}(1)

اي كساني كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما نوشته شده, همچنانكه بر كساني كه پيش از شما بودند مقرر شده بود, تا خود را (از عذاب) حفظ كنيد * تعدادي از روزها را (بايد روزه بداريد!) و هر كسي از شما بيمار يا مسافر باشد, تعدادي از روزهاي ديگر را (روزه بدارد) و بر كساني كه روزه براي آنها طاقت فرساست؛ (همچون بيماران مزمن, پيرمردان و پيرزنان) لازم است كفّاره بدهند؛ و اگر بدانيد روزه داشتن براي شما بهتر است * (روزه در چند روز معدود) ماه رمضان است؛ ماهي كه قرآن, براي راهنمائي مردم, و نشانه هاي هدايت, وفرق ميان حق و باطل, در آن نازل شده است. پس آن كسي از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد, روزه بدارد و آن كس كه بيمار يا در سفر باشد, روزهاي ديگري را به جاي آن, روزه بگيرد, خداوند راحتي شما را مي خواهد و زحمت شما را نمي خواهد! تا اين كه روزها را تكميل كنيد؛ و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده, بزرگ بشمريد, باشد كه شما سپاسگزار باشيد.

محل شاهد ما در آيه شريفه اين عبارت است:

{فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ}

اين آيه به روشني و قاطعيت دلالت بر اين دارد كه وظيفه مسافر ابتدا افطار روزه و سپس قضاي آن است. و ظاهر آيه شاهدي است بر اينكه افطار كردن روزه در سفر واجب و جواز آن باطل است. و به همين دليل است كه قائلين به جواز روزه از نظر قرآن خود را بدون پشتوانه و سند مي دانند، ولذا ناچارند دست به تأويل قرآن بزنند و ادعا كنند كه كلمه اي در اين آيه مقدر و محذوف است تا بتواند يك سند قرآني براي خود درست كنند.

و همچنين عبارت ديگري از آيه كه مي تواند دليل بر وجوب افطار باشد عبارت است از:

{فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ}

يعني: ((اگر كسي از شما كه در ماه (رمضان) در حضر باشد, بايد روزه بدارد))

و مفهوم عبارت اين است كه: اگر كسي در ماه رمضان در حضر نبود و مسافر بود بايد روزه اش را افطار نمايد, و لذا امام صادق عليه السلام در مورد اين آيه شريفه مي فرمايد: چقدر دلالت آيه روشن است! هر كس در حضر است بايد روزه بگيرد وهر كس در سفر است نبايد آن (ماه) را روزه بدارد)).(2)

علامه سيد عبدالحسين شرف الدين مي گويد: آيه شريفه:

{فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ} به عنوان دليل بر وجوب افطار روزه مسافر, براي ما كافي است, و آيه از چند جهت بر وجوب افطار روزه مسافر دلالت دارد:

امري كه در آيه براي روزه آمده است, تنها متوجه كسي است كه (در وطن) حاضر باشد نه مسافر و عبارت ((فَمَن شهِد منكم الشهر)) به اين معني است كه يعني: در آن ماه (در وطن) حاضر باشد آن ماه را روزه بدارد و اگر مسافر باشد وظيفه ندارد كه روزه بگيرد؛ ولذا روزه گرفتنش به منزله اين است كه چيزي را كه جزء دين نيست بدون دليل و از روي بدعت در دين وارد سازد.

مفهوم عبارت ((فَمَن شهِد منكم الشهر)) اين است كه اگر در آن ماه (در وطن) حاضر نبود روزه بر او واجب نيست و همچنانكه در اصول فقه ثابت شده مفهوم شرط حجت است. پس در اين صورت آيه با منطوق و مفهوم خود دلالت بر عدم وجوب روزه مسافر دارد.

در عبارت {مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ} اگر ((عدة)) برفع بخوانيم تقديرش اين چنين است: ((فعليه عدِةٌ من أيّام أخر)) و اگر ((عدة)) را به نصب بخوانيم, تقديرش اين چنين است ((فليصم عدّةً من أيّام أخر)) در هر صورت، آيه روزه ي چند روز ديگر را واجب ميداند, پس لازمه اش اين است كه: در روزهاي مسافرت افطار روزه واجب باشد؛ چون تابحال كسي نگفته است كه هم روزه بگيرد و هم قضاي روزه را؛ علاوه براين كه اين كار, با آن ((راحتي)) كه آيه به آن اشاره دارد منافات دارد.

در عبارت {يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ} يسر (راحتي) همان افطار است همچنانكه عسر (دشواري) نيز همان روزه گرفتن است؛ در اين صورت معني آيه اين است كه: خدا از شما افطار ميخواهد و از شما روزه نمي خواهد.(3)

 

 

بقیه مطالب در دانلود فایل می باشد .

 

برای داشتن فایل به صورت رایگان از طریق تماس با ما در ارتباط باشید.