شیعه همان صراط مستقیم است
تمهید
وقتي يك مسلمان، براي اداي فريضه حج و سنت عمره سفر ميكند، طعم شيرين اسلام و عبوديّت را چشيده، تبلور ايمانش را در خلال انجام اين مناسك يافته و خويشتن را در حضور خداي تعالي و روحانيّت و معنويّت او ميبيند.
اما با كمال تأسف، در طول اين سفر با واقعيتهاي تلخ، برخوردهاي خشن و رفتارهاي زشت جاهلي مواجه ميگردد؛ با انواع دروغها كه به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نسبت داده مي شود و تهمتها و افتراهاي باطلي كه به مسلمانان و مؤمنان زده ميشود.
بدين ترتيب آرزوهاي معنويش از اين سفر روحاني، به واقعيتي تلخ مبدّل ميشود كه مايه وهن اسلام و مسلمين است؛ خصوصاً كه اين گونه اعمال، در مراكز عبادت و مساجد مقدسي صورت ميپذيرد كه برترين و مقدس ترين مساجد در نزد مسلمانان هستند. مكانهايي كه هر مسلماني آرزو دارد در طول عمر خود، فرصت حضور در آنها و بهره برداري از فيوضات معنوي اين مكانهاي مقدس را داشته، براي قوام بخشيدن به باورهاي ايماني خود، در رواقهاي آن بنشيند.
اما با كمال تأسف، در چنين لحظات ملكوتي و عرفاني، با چهرههايي درهم كشيده، زبانهايي گزنده، رفتارهايي بد و روحيهاي تهاجمي رو به رو ميشود؛ آن هم از ناحيه كساني كه با تظاهر به دينداري، ريشهايي بلند و لباسهايي كوتاه دارند و (چنين ميپندارند كه از نيكوكارانند)1.
اما عملكرد آنان و تهمت و افترايي كه بر مؤمنان وارد ميآورند، ايشان را جز مصداق اين آيات نميكند كه:
(إِنَّهُ كانَ فَاحِشةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سبِيلا(2
آن، زشتكاري و [مايه] دشمني، و بد راهي بوده است.
(وَ هُمْ يحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلي ظهُورِهِمْ3(
و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش ميكشند.
اينان مصداق همان شعر شاعر عرب هستند كه گفت:
فقل لمن يدعي في العلم معرفة حفظت شيئاً وغابت عنك أشياء
به آن كه در وادي دانش ادعاي معرفت ميكند، بگو مطلبي آموختي؛ اما بسياري از نكات را از دست دادي.
ما نيز خطاب به آنان ميگوييم:
1- احترام گذاشتن به قرآن و سنت، احكام، وشرايط خاص خود را دارا است و تنها با بلند كردن ريش و پوشيدن لباس كوتاه حاصل نميشود؛ بلكه انسان مسلمان بايد ملتزم به انجام واجبات و ترك محرمات باشد. در غير اين صورت، اين آيه شريفه بر او صادق ميآيد كه:
(أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَبِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَلِك مِنكمْ إِلا خِزْي في الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ(4؛
آيا شما به پارهاي از كتاب [تورات]، ايمان ميآوريد و به پارهاي كفر ميورزيد؟ پس جزاي هر كس از شما كه چنين كند، جز خواري در زندگي دنيا وروز رستاخيز چيزي نخواهد بود.
2- از مسلّمات اسلام اين است كه افترا بستن بر مؤمنان، و نسبت دادن مطالب باطل و تهمت زدن به آنان، از محرمات مؤكد است كه خداي تعالي در آيات بسياري از قرآن، از آن نهي فرموده است:
(فَمَنِ افْترَي عَلي اللَّهِ الكَذِب مِن بَعْدِ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الظلِمُونَ(5
پس كساني كه بعد از اين، بر خدا دروغ بندند، آنان خود ستمكارانند.
و نيز در مقام سرزنش اين مفتريان ميفرمايد:
(إِنَّمَا يَفْترِي الْكَذِب الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّه(6
تنها كساني دروغپردازي ميكنند،كه به آيات خدا ايمان ندارند.
حال با وجود اين آيات كريمه، چگونه بر آنان جايز خواهد بود كه چنين افتراهاي سراپا دروغي را به مؤمنان نسبت دهند؟ در حالي كه كتابها و عقايد اين مؤمنان، شاهد صادقي بر بيزاري آنان از مضمون اين اكاذيب، و پاكي اسلام و ايمان ايشان است.
آنان در حالي مورد تكفير و افتراي شما واقع ميگردند، كه بر اسلام و ايمان خود اقرار داشته، به آن افتخار ميكنند؛ اما شما با اينكه خداي تعالي از اين كار نهيتان كرده است، مبادرت بدان ميكنيد.
شما بدون دليل، ايمان مؤمنان را رد ميكنيد در حالي كه خداي تعالي فرمايد:
(وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَي إِلَيْكمُ السلَمَ لَست مُؤْمِنا(7
و به كسي كه نزد شما [اظهارِ] اسلام ميكند، مگوييد: «تو مؤمن نيستي.»
اين، چيزي جز عناد ورزي بي دليل با خدا و رسول نيست و خدا در اين باره فرمايد:
(الَّذِينَ يجَادِلُونَ في ءَايَتِ اللَّهِ بِغَيرِ سلْطنٍ أَتَاهُم كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ وَ عِندَ الَّذِينَ ءَامَنُوا كَذَلِك يَطبَعُ اللَّهُ عَلي كُلِِّ قَلْبِ مُتَكَبرٍ جَبَّارٍ(8
كساني كه درباره آيات خدا -بدون حجتي كه براي آنان آمده باشد- مجادله ميكنند، [اين ستيزه] در نزد خدا و نزد كساني كه ايمان آوردهاند، [مايه] عداوت بزرگي است. اين گونه، خدا بر دل هر متكبر و زورگويي مُهر مينهد.
3- بارها شده كه من خود در صحن مسجد شريف نبوي يا مسجد الحرام، با افرادي از اين دست برخورد كردهام كه بر سر ما فرياد ميزنند: آي جماعت شيعه شما همه كافريد و قبر امامان خود را ميپرستيد!
اين افترا و سخني دروغين است و اگر اندكي بيانديشند بطلان آن آشكار. نسبت دروغ دادن، در مكان هاي عادي شرعاً حرام است؛ چه رسد به مكان هاي مقدسي چون بيت الله الحرام و مسجد شريف نبوي، كه پايگاه ايمان و وحدت امت اسلام هستند!!.
4- من از چنين كساني خواهش مي كنم، اندك زماني گوش جان خود را به روي حقايق و واقعيات بگشايند و اين جزوه را با دقت و تدبر مطالعه كنند؛ آنگاه اين حق را خواهند داشت كه با دليل و برهان، به نفع يا بر زيان ما حكم كنند؛ زيرا اين جزوه، در مقام پاسخ به يكي از تهمتهايي است كه دربارة تشيع و حقيقت آن مطرح شده است. من نيز اين مطلب را، به صورت واقعگرايانه و با استدلال به كتاب و سنّت مورد بحث قرار دادهام.
ما براي پاسخگويي به سؤالات آنان، يا هر شبههاي كه براي آنان ايجاد شود، آمادگي كامل داريم؛ تا اگر اسلام را دوست ميدارند و به سوي آن دعوت كرده، به شناخت حقيقت و واقعيت اهتمام مي ورزند، حق و اهل حق را بشناسند، زيرا مسلمان واقعي كسي است كه چون حق را ديد و به آن رسيد، در برابرش سر تسليم فرود آورده، به سوي آن جذب شود.
قرآن كريم حتي غير مسلمانان را نيز به بحث و تحقيق براي دستيابي به واقعيت و حقيقت فرا خوانده است؛ چه رسد به مسلمانان در ميان خود براي پيدا كردن حقيقت به بحث وتحقيق بپردازند؛ آنجا كه فرمايد:
(قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَبِ تَعَالَوْا إِلي كلِمَةٍ سوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكمْ أَلا نَعْبُدَ إِلاّ اللَّهَ وَ لا نُشرِك بِهِ شيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشهَدُوا بِأَنَّا مُسلِمُونَ(9
بگو: «اي اهل كتاب، بياييد بر سر سخني كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزي را شريك او نگردانيم و بعضي از ما بعضي ديگر را به جاي خدا به خدايي نگيرد». پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند، بگوييد: «شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما]».
اين جزوه، حاصل مباحثة من با يكي از شخصيتهاي وهابي است كه رئيس گروهي از آنان و به لحاظ سازماني داراي پست مهمي بود و عْمر… نام داشت. چون نمي خواهم مشكلي برايش پيش بيايد، دوست ندارم نام كامل او را افشا كنم.
در اين مباحثه، به رغم تعصب و تندي شديدِ وي، موفّق شدم تهمتهاي وارده بر تشيع را از ذهنش پاك كرده، به او تفهيم كنم كه اين تهمتها از بيرون به جهان اسلام وارد شده و ريشه اسلامي ندارند. آن مرد -بحمد الله تعالي- در برابر حق سر تسليم فرود آورد و به مذهب اهل بيت عليهم السلام هدايت شد و در امور عبادي خود پيرو فقه اهل بيت عليهم السلام گرديد. اين نتيجة يك مناظرة واقعگرايانه و استدلال بر ضرورت پيروي از اين مذهب بود؛ چرا كه اين مذهب، تنها راه و صراط مستقيم اسلام است.
بقیه مطالب در دانلود فایل می باشد .
برای داشتن فایل به صورت رایگان از طریق تماس با ما در ارتباط باشید.