موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

Search
Close this search box.

نماز در سفر

– نماز در سفر

از جمله مسائلي كه در مورد آن، ميان مدرسه اهل بيت عليه السلام و مدرسه اهل سنت اختلاف است، مساله نماز در سفر است. مذهب اهل بيت عليه السلام حكم به وجوب شكسته خواندن نمازهاي چهار ركعتي براي مسافر نموده اند و اين وجوب، وجوب تعيّني است. مذهب حنفي ها از اهل سنت اين نظريه را پذيرفته اند، ولي مذهب حنبلي ها، مالكي ها و شافعي ها با آن مخالف هستند و گفته اند:

شكسته خواندن نمازهاي چهار ركعتي در سفر واجب نيست، بلكه جايز است، و مكلف در سفر، بين شكسته خواندن و تمام خواندن نمازهاي چهار ركعتي مخيّر است. آنگاه بين آنها نيز اختلاف پيش آمده و جمعي قائل شده اند كه شكسته خواندن افضل است و برخي ديگر معتقدند كه تمام خواندن افضل است.(1)

و تنها نقطه مشترك بين همه مسلمانان، مساله مشروعيت شكسته خواندن نماز چهار ركعتي در سفر است. علامه حلّي فرموده است:

((اگر كسي، جواز شكسته خواندن نماز در سفر را منكر شود، كافر

شده است)).(2)

و جزيري مي گويد: ((همه امت بر مشروعيت شكسته بودن نماز در سفر اجماع دارند)).(3)

براي اين كه حقيقت اين مسأله براي ما روشن شود، ناچاريم اين مسأله را ابتدا بر قرآن و سپس بر سنت شريف نبوي عرضه نماييم.

—————————–

1. . بداية المجتهد، ابن رشد قرطبي: ج 1، ص 235، كتاب الصلاة، الفصل الاول في القصر، چاپ دار المعرفة.

2. . تذكرة الفقهاء: ج 4، ص 349، صلاة الجماعة، الفصل الثاني في صلاة السفر.

3. . الفقه علي المذاهب الاربعه: ج 1، ص 608، كتاب الصلاة، باب دليل حكم قصر الصلاة.

– نماز مسافر در قرآن

قرآن كريم در سوره نساء به اين مسأله پرداخته و مي فرمايد:

{وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا}(1)

هنگامي كه در زمين سفر مي كنيد گناهي بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد، زيرا كافران، براي شما دشمن آشكاري هستند

قبل از آنكه به بررسي فقهي مسأله در پرتو آيه بپردازيم، لازم است به دو نكته توجه نماييم:

—————————–

1. . نساء: (4)، 101.

1- اثبات کنیم که حکم این مسأله برای هر سفری عمومیت دارد.

كلمه ((ضَرْب)) كه در آيه آمده است، كنايه از سفر است و هر چند كه از اطلاق كلمه ((ضرب)) استفاده مي شود كه مراد هر سفري است، ولي از ذيل آيه استفاده مي شود كه منظور سفر خاصي است و آن سفر، براي جهاد است، چون مي فرمايد:

{إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا}(1)

اين عبارت با سفر براي جهاد تناسب دارد، ولي اجماع مسلمين بر شكسته خواندن نماز در همه سفرهاي شرعي منعقد است. افرادي هم هستند كه اين حكم را مخصوص سفرهاي حج، جهاد و يا عمره مي دانند. اين قول به ابن مسعود نسبت داده شده و فقهاي ظاهريه(2) هم بدان معتقدند. قول ضعيفي هم به عايشه نسبت داده شده است كه مي گويد:

شكسته خواندن جايز نيست، مگر در حال ترس كه آن هم جهاد است.(3)

ولي فخر رازي به اين استدال چنين پاسخ گفته است:

((حكْم، مقيد به ذيل آيه نيست كه ظاهرش دلالت بر اختصاص به سفر جهاد داشته باشد. حرف (ان) و (اذا) شرطيه، اين مطلب را مي رسانند كه اگر شرط حاصل شد، مشروط هم حاصل مي شود، ولي اين را نمي رساند كه اگر شرط حاصل نشد مشروط هم حاصل نشود)).

در اين صورت مي گوييم عبارت {إِنْ خِفْتُمْ} اقتضاي اين را دارد كه اگر خوف وجود داشت شكسته خواندن هم جايز است، ولي اقتضا ندارد كه اگر خوف نبود، شكسته خواندن نماز هم جايز نباشد. پس با توجه به اين استدلال، آيه نسبت به زماني كه امنيت وجود داشته باشد نفياً و اثباتاً نسبت به شكسته خواندن نماز ساكت است و ثابت كردن جواز (شكسته خواندن نماز) در حال امنيت به وسيله خبر واحد، ثابت كردن حكمي است كه قرآن از آن ساكت بود، و اين ممتنع نيست، بلكه ممتنع، آن حكمي است كه به وسيله خبر واحد ثابت شود و برخلاف قرآن باشد و ما چنين چيزي نمي گوييم.

و اگر سؤال شود:

اگر اين حكم در حال امنيت و حال خوف ثابت است، پس فايده مقيّد ساختن آن به حال خوف چيست؟

در جواب مي گوييم: ((آيه در مورد غالب سفرهاي پيامبر صلي الله عليه و آله نازل شده است كه اكثر آنها خالي از خوف دشمن نبوده اند و خدا هم اين شرط را بيان داشته بخاطر اينكه اين حالت بيشتر به وقوع مي پيوسته است…)) (4)

و نتيجه اين جواب، نفي دلالت ادوات شرط است بر مفهوم و حصر دلالت آنها بر منطوق كلام است.

پس آيه متعرّض حالت جهاد است، و نسبت به بقيه ي حالات ساكت است; لذا سنت پيامبر صلي الله عليه و آله حكم نماز مسافر را در غير جهاد به حكم نماز مسافر در حال جهاد ملحق ساخته است. امين الاسلام طبرسي در مجمع البيان احتمال داده است:

((ذكر خوف در آيه، يك حالت عمومي و غالب را براي آنها در سفرهايشان ترسيم كرده است، چرا كه آنها در عموم سفرها از دشمنان

مي ترسيدند وامثال اين چيزها در قرآن كريم بسيار است)).(5)

علامه طباطبايي پاسخ ديگري داده و فرموده است:

((آغاز تشريع شكسته خواندن نماز، هنگام ترس از فتنه بوده است و منافاتي ندارد كه اين تشريع در مرحله بعد تمام صورت هاي سفر شرعي را شامل شود، اگر چه با خوف همراه نباشد. پس قرآن كريم تنها قسمتي از اين حكم را بيان داشته و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله آن را شامل همه ي صورت ها دانسته است)).(6)

—————————–

1. . نساء: (4)، 101.

2. . المحلّي، لابن حزم: ج 4، ص 268، صلاة المسافر.

3. . بداية المجتهد، القرطبي: ج 1، ص 234، كتاب الصلاة الفصل الاوّل في القصر.

4. . تفسير كبير: ج 11، ص 22.

5. . مجمع البيان: ج 3، ص 127، چاپ مؤسسة التأريخ الاسلامي.

6. . تفسير الميزان: ج 5، ص 63.

2- اثبات مشروعیت شکسته خواندن نماز در سفر

اين آيه، وظيفه ي بيان اصل مشروعيتِ شكسته خواندن در سفر را به عهده دارد و بدون شك اين مقدار را آيه اثبات مي كند و مي فرمايد:

{فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ}(1)

تنها نكته اي كه در ميان مذاهب اسلامي مورد بحث است اين است كه آيا اين شكسته خواندن در نماز واجب است يا جايز؟ و آيا مسافر مجبور است كه حتماً شكسته بخواند و يا مخيّر بين شكسته خواندن و تمام خواندن است؟ و به همان مقدار كه نكته اوّل مسلّم و مورد اتفاق همه مسلمانان است، نكته دوم، محل بحث و مناقشه بين فقهاي مذاهب مختلف است و علت و منشأ بحث هم اين عبارت از آيه است كه مي فرمايد:

{فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ}

امثال اين تعبيرها در قرآن كريم، هم براي موارد وجوب وارد شده است و هم براي موارد اباحه. از موارد وجوب، اين آيه شريفه است كه مي فرمايد:

{فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا}

كسي كه حج خانه خدا و يا عمره انجام مي دهد، گناهي بر او نيست كه بر آن دو طواف كند)).(2)

و از جمله موارد اباحه اين آيه شريفه است كه مي فرمايد:

{لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا}

بر شما گناهي نيست كه بطور دسته جمعي يا جداگانه غذا بخوريد.(3)

همچنين آيه شريفه:

{لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ}

گناهي بر شما نيست كه از فضل پروردگارتان طلب كنيد.(4)

در اين صورت عبارت: ((ليس عليكم جناح)) به تنهايي و في نفسه، نه وجوب را اثبات مي كند و نه اباحه را. وجوب و اباحه بايد با ادله ديگر قرآني يا نبوي ثابت شوند و بر اين مطلب خبري از زراره و محمد بن مسلم دلالت دارد كه از امام صادق عليه السلام روايت نموده اند. آن دو از امام صادق عليه السلام پرسيدند:

در مورد نماز در سفر چه مي فرماييد؟ چگونه و چند ركعت است؟ فرمود: ((خداي متعال مي فرمايد: {وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ}، پس شكسته خواندن در سفر، مثل تمام خواندن در وطن، واجب است)) پرسيدند: خدا فرموده است: ((لا جناح عليكم ان تقصروا من الصلاة)) و نفرموده است: إِفعَل; انجام بده. پس چگونه مثل تمام خواندن، شكسته خواندن هم واجب شده است؟ حضرت فرمود: ((آيا خدا در مورد صفا و مروه نمي فرمايد: {فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا}. آيا نمي بينيد كه طواف واجب است، چون خداي تعالي آن دو را در كتابش ذكر نموده و پيامبرش نيز آن دو را انجام داده است؟ شكسته خواندن نماز در سفر هم چيزي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را انجام داده و خدا در كتاب آن را يادآور شده است.(5)

اين روايت براي پاسخ به كسي مناسب است كه دلالت آيه را بر جواز شكسته خواندن نماز، قبول داشته باشد، نه وجوب آن را. مانند امام شافعي كه به چهار آيه استشهاد نموده كه در آن آيات، عبارت ((جُناحَ)) در مواردي بكار رفته است كه جواز را مي رساند و سپس استدلال نموده است كه آيه تقصير، اين را مي رساند كه شكسته خواندن جايز است نه واجب،(6) ولي به آيه: ((نفي جناح در طواف)) كه در مورد طواف واجب حج است و امام صادق عليه السلام آن را متذكر شده، اشاره اي نمي كند.

اين بحث از نظر قرآني بود و اگر سؤال شود: معني لغوي، بر جواز شكسته خواندن نماز كمك مي كند و كمكي بر وجوب آن ندارد، حال بين اين بحث لغوي و بين بحث قرآني چگونه مي توان به وجه جمعي رسيد؟

جواب اين سؤال را هم مي توان از سخن علامه طباطبائي بدست آورد كه مي نويسد:

((مقام آيه شريفه، مقام تشريع حكم است و در آن صرف كشف از اينكه چنين حكمي هست، كافي است، و لازم نيست كه در اين مقام همه جهات و خصوصيات حكم بيان شود، همچنانكه نظير اين تعبير را درباره روزه واجب آورده و فرموده است: {وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ };(7) و اينكه روزه بگيريد برايتان بهتر است.(8)

گويا حكم وجوب، مركب از دو مرتبه است: مرتبه نفي حرمت و

مرتبه اثبات وجوب، ونفي گناه هر چند ناظر به مرتبه اول است، ولي اختصاص به آن ندارد. گاهي وجوب از دل خطاب برمي آيد، ولي بخاطر هدف معيني، صراحتاً آن را اعلام ننموده است، لذا تنها به بيان مرتبه اوّل اكتفا نموده است. اين معني با مطلبي كه زمخشري در تفسير خود بيان داشته، هماهنگ است آنجا كه مي گويد:

اگر بگويي با آيه شريفه: {فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ} چه مي كنيد؟ [خواهيم گفت]: گويا تمام خواندنِ نماز براي آنها عادي شده، به خاطر اين كه به فكرشان خطور نكند كه در شكسته خواندن نماز نقصاني متوجه آنان است، لذا براي اطمينان خاطر آن ها، گناه شكسته خواندن را از آنان منتفي دانسته و به آنان اطمينان داده است.(9)

 

 

بقیه مطالب در دانلود فایل می باشد .

 

 

برای داشتن فایل به صورت رایگان از طریق تماس با ما در ارتباط باشید.