موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

Search
Close this search box.

خواندن سوره های سجده دار در نماز

خواندن سوره های سجده دار در نماز

عزائم، جمع عزيمه به معناي واجب است. و سوره هاي عزائم به معناي سوره هايي هستند كه سجده واجب دارند و در فقه اماميه اين سوره ها عبارتند از: سجده، فصلت، نجم و علق. و شامل سوره هاي ديگري كه آيات سجده دارند، نمي شود.

مذاهب اسلامي در حكم سجده براي كسي كه يكي از آيات سجده دار را در نماز مي خوانند، با هم اختلاف دارند. مذهب حنفيه قائل به جواز قرائت اين آيات است و مي گويد اگر نمازگزار اين آيات را قرائت كند، بايستي كه فوراً در اثناي نماز سجده به جاي آورد. ساير مذاهب قائل به جوازِ همراه با كراهت شده اند و سجده را هنگام تلاوت اين آيات واجب ندانسته اند، زيرا قائل به عدم وجوب سجده به هنگام تلاوت اين آيات هستند. در اين ميان اماميه قائل به عدم جواز قرائت سوره هاي عزائم در نماز است و مي گويد با اين كار نماز باطل مي شود، زيرا سجده اضافي لازم مي آيد.

در اين بحث به بررسي آراي سه گانه مي پردازيم و دليل و انتقادات وارد بر هر كدام را بيان مي نماييم تا ببينيم كه كدام يك مطابق با كتاب و سنت نبوي است.

—————————–

– ادله ی مذهب ِ حنیفه

ابوحنيفه و اصحابش به دلايل ذيل، بر وجوب سجده، هنگام تلاوت آيات سجده استدلال كرده اند:

الف) خداوند متعال مي فرمايد:

{فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ };(1)

>چرا آنان باور نمي كنند * و چون قرآن برايشان تلاوت مي شود، سجده نمي كنند؟!<

در اين آيات خداوند متعال، آنان را به سبب ترك سجده توبيخ و مذمت كرده است و همين دال بر وجوب سجده است.(2)

ب) رسول اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد:

>السَّجّدَة عَلي مَنْ سَمِعَهَا وَ عَلي مَنْ تَلَاها<;

ج) همچنين ابوهريره روايت كرده است كه پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمود:

>هنگامي كه فرزند آدم، آيات سجده را قرائت مي كند، شيطان به كنار مي رود و مي گويد: اي واي، همانا فرزند آدم، مأمور به سجده شد و سجده به جاي آورد و مستحق بهشت گرديد; اما من مأمور به سجده شدم و از سجده خودداري كردم و مستحق آتش گرديدم.<

در فتح القدير آمده است:

>اصل اولي اين است كه وقتي حكيمي، حكايتي را از غير حكيم نقل كرد و آن را انكار ننمود، دليل بر صحت آن مي باشد، و در اين جا ظاهر در وجوب مي شود. علاوه بر اين، آيات سجده نيز دلالت بر وجوب سجده مي كنند; زيرا كه اين آيات بر سه قسم هستند: قسمي كه به صراحت، به سجده امر مي كند; قسمي كه متضمن خودداري كفار، از سجده است كه بدان امر شده بودند و قسمي كه سجده انبيا را حكايت مي كند. و مي دانيم كه امتثال امر و اقتداي به انبيا و مخالفت با كفار واجب است، مگر آن كه دليل خاصي بر عدم وجوب آن داشته باشيم…<(3)

با اثبات وجوب سجده در اين مذهب، به جاي آوردن سجده بر هر كسي كه آيات سجده را تلاوت كند، واجب است و هيچ فرقي نيست كه فرد در حال نماز باشد يا نباشد; بلكه در نظر ايشان، اگر سجده تلاوت در نماز واجب گردد، بر فضيلت نماز مي افزايد.(4)

—————————–

1. . انشقاق: (84)، 20 ـ 21.

2. . شرح فتح القدير: محمد بن عبدالواحد، ج 1، ص 465; المغني: ابن قدامه، ج 1، ص 652; الحاوي الكبير: ج 2، ص200.

3. . شرح فتح القدير، محمد بن عبدالواحد: ج 1، ص 466، چ دار احياء، التراث العربي.

4. . همان: ج 1، ص 470.

– رأی و عدلّه ی مذاهب دیگر اهل تسنن

ساير مذاهب، قائل به عدم وجوب سجده تلاوت هستند و مي گويند كه تنها مستحب است. ابن قدامه مي نويسد:

>سجده هاي تلاوت، سنت موكّد است و در نظر امام ما و مالك و أوزاعي و ليث و شافعي واجب نيست و اين مذهب عمر و

پسرش عبدالله مي باشد<.(1)

ماوردي مي گويد:

>مستحب است كه اگر كسي آيه سجده را در حال نماز يا غير آن تلاوت كرد يا شنيد، سجده به جاي آورد و سجده تلاوت بر قاري يا مستمع واجب نيست و عمر همين را گفته است و مذهب مالك، همين مي باشد<.(2)

ابن حزم نيز در المحلي همين قول را گفته است.(3)

ابن قدامه در استدلال قول جمهور آورده است: زيد بن ثابت روايت كرده است:

>در پيشگاه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله سوره نجم را قرائت كردم و هيچ يك از ما سجده نكرد<.

اين روايت مورد اتفاق نظر، ومورد اجماع صحابه است. بخاري و أثرم از عمر روايت كرده اند كه در روز جمعه، بالاي منبر سوره نحل را قرائت كرد تا به آيه سجده رسيد، پس از منبر پايين آمد و سجده به جاي آورد و مردم نيز سجده كردند در جمعه آينده، سوره را قرائت كرد تا به آيه سجده رسيد و گفت: اي مردم، آيه ي سجده را مي خوانيم، هر كس كه سجده را به جاي آورد، ثواب برده است و هر

كس كه سجده نكرد، اشكالي ندارد، و خود عمر سجده نكرد.

و در عبارتي آمده است كه عمر گفت:

>خداوند، سجده را بر ما واجب نكرده است، مگر اينكه خودمان بخواهيم<.

و در روايت أثرم آمد است كه در ادامه گفت:

>خداوند آن را بر ما ننوشته است، مگر اينكه خودمان بخواهيم; پس آيه سجده دار را قرائت كرد و سجده نكرد و مردم را نيز از سجده منع كرد<.

اين اقدام در حضور جمع كثيري از اصحاب صورت گرفت و با اين حال كسي آن را انكار نكرد و چيزي بر خلاف او نقل نكرد. اما آيه شريفه آنها را به خاطر ترك سجده و عدم اعتقاد به فضيلت و مشروعيت آن مذمت كرده است و قياس آنها با سجده سهو نقض مي شود، زيرا اين سجده در نظر آنها واجب نيست<.(4)

ماوردي براي عدم وجوب استدلال كرده و گفته است:

>دليل ما روايت عطاء بن يسار از زيد بن ثابت مي باشد كه در پيشگاه رسول خدا، سوره نجم را خواند و آن حضرت صلي الله عليه و آله سجده نكرد و اگر سجده واجب بود، آن حضرت صلي الله عليه و آله سجده مي كرد و به زيد دستور مي داد كه سجده كند<.

و روايت شده است كه فردي نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله آيه ي سجده را خواند سپس سجده كرد و شخص ديگري آن را خواند و سجده نكرد پيامبر فرمود:

>كنتَ أَمامنا فلو سجدتَ سجدنا<

جلوي ما بودي، اگر سجده مي كردي، ما هم سجده مي كرديم.

اين روايت مي گويد كه:

اولا: آن حضرت صلي الله عليه و آله او را امر به سجده نكرد و ترك سجده را جايز دانست، و ثانياً فرمود:

>لو سَجَدتَ سجدنا<; كه متابعت و پيروي را مي رساند.

شافعي روايت كرده است:

عمر بن خطاب در جمعه اي، بالاي منبر آيه سجده را تلاوت كرد. در جمعه بعدي به هنگام قرائت سوره سجده دار، مردم مهياي سجده شده بودند كه وي گفت:

>اي مردم، همانا خداوند اين سجده ها را بر ما واجب نگردانيده است، مگر اينكه خودمان بخواهيم. هر كس سجده كند، كار خوبي كرده است و هر كس سجده نكند، اشكالي ندارد و گناهي بر او نيست<.

اين سخن عمر در حضور عده زيادي از مهاجرين و انصار و عدم مخالفت ايشان با او، دلالت بر اجماع مسلمين بر عدم وجوب سجده دارد. از طرف ديگر اين سجده اي است كه ممكن است بر مسافري كه بر مركب خود نشسته و مشغول حركت است، واجب گردد، لذا مصلحت اقتضا مي كند كه واجب نباشد. و از آنجا كه سجده به هنگام اعاده تلاوت آيه واجب نمي باشد، بنابراين هنگام تلاوت ابتدايي هم واجب نمي باشد. مثل طهارتي كه اگر اعاده آن واجب نباشد، ابتداي آن هم واجب نيست. و به خاطر اينكه هر سجده اي كه با ترك آن نماز باطل نشود، در اين صورت آن سجده مستحب است، همانند سجده سهو.

اما قول خداوند متعال كه مي فرمايد:

{وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ}(5)

منظورش كفار هستند، زيرا به دنبال آن وعده عذابي مي دهد كه مستحق كسي كه سجده تلاوت را ترك كند، نمي باشد و قول {لَا يَسْجُدُونَ}; يعني لايعتقدون; اعتقاد ندارند; زيرا خداوند به دنبال آن مي فرمايد:

{بَلِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُكَذِّبُونَ};(6)

بلكه كساني كه كفر ورزيدند، تكذيب مي كنند.(7)

اين رأي و نظر ايشان در مورد سجده تلاوت است، اما درباره قرائت آيات سجده و از جمله عزائم چهارگانه در نماز بايد گفت كه آن را جايز مي دانند و گويي آن را از مسلمات مي دانند و سپس در حكم مسأله در صورت نماز جماعت و نماز فرادي به تفصيل سخن مي گويند.

 

 

بقیه مطالب در دانلود فایل می باشد .

 

 

برای داشتن فایل به صورت رایگان از طریق تماس با ما در ارتباط باشید.