اصول فلسفه و روش رئالیسم-جلد 2 استاد شهید مرتضی مطهری
مقدمه
در میان همه مقدسات بشر «دانش» یگانه چیزی است که همه افراد، از هر نژادی و تابع هر طریقه و مسلکی، آن را مقدس میشمارند و به رفعت و عظمت و تقدس آن اعتراف دارند و حتی نادانترین نادانها نیز دانش را از آن جهت که دانش است کوچک نمیشمارد و شایسته تحقیر نمیداند.
محبوبیت و احترام دانش نه تنها از آن جهت است که بهترین ابزار زندگی است و در مبارزه حیاتی به انسان نیرو میدهد و توانایی میبخشد و تسلط او را بر طبیعت مستقر میسازد؛ زیرا اگر چنین بود میبایست انسان با آن چشم به دانش نگاه کند که هر ابزار و وسیله کار دیگری را میبیند.
تاریخ علم مقرون به رنجها و محرومیتها و مصائب و متاعبی است که دانشمندان در راه کسب علم تحمل کردهاند و زندگی مادی را بر خویش تلخ ساختهاند و اگر علاقهمندی انسان به دانش تنها به منظور رفع حوائج مادی زندگی بود پس اینهمه از خود گذشتگیها و صرف نظر کردن از عیش و لذتها و خوشیهای زندگی در راه علم
9
چرا؟ پیوند علم با روح بشر بالاتر از این پیوندهای پست و حقیری است که ابتداءً تصور میرود.
دانش به هر اندازه که یقینیتر و شکنندهتر شک و ریب و جهالت باشد و به هر اندازه که کلیتر و عمومی تر [باشد] و پرده بزرگتری را بالا بزند اهمیت و مطلوبیت بیشتری دارد.
*** در میان همه مجهولاتی که انسان آرزوی دست یافتن به آنها را دارد یک رشته از مسائل است که از این لحاظ در درجه اول اهمیت قرار دارد و آنها همان مسائل مربوط به نظام کلی عالم و جریان عمومی امور جهان و رمز هستی و راز دهر میباشد.
انسان خواه از عهده بر آید و خواه بر نیاید نمیتواند از کاوش و فعالیت فکری درباره آغاز و انجام جهان، مبدأ و غایت هستی، حدوث و قدم، وحدت و کثرت، متناهی و نامتناهی، علت و معلول، واجب و ممکن و آنچه از این قبیل است خود داری کند؛ و همین خواهش فطری است که «فلسفه» را برای بشر به وجود آورده است.
فلسفه سرا پای هستی را جولانگاه فکر بشر قرار میدهد و عقل و فکر انسان را بر روی بال و پر خود مینشاند و به سوی عوالمی که منتهای آرزو و غایت اشتیاق انسان سیر در آن عوالم است پرواز میدهد.
تاریخ فلسفه با تاریخ فکر بشر توأم است، لهذا نمیتوان یک قرن و زمان معین و یا یک منطقه و مکان معین را به عنوان مبدأ و منشأ اصلی پیدایش فلسفه در روی زمین معرفی کرد. بشر به حکم خواهش فطری خویش هر وقت و در هر جا که مجال و فرصتی برای تفکر پیدا کرده است از اظهار نظر درباره نظام کلی عالم خودداری نکرده است و تا آنجا که تاریخ میتواند نشان بدهد، در بسیاری از نقاط جهان مانند مصر و ایران و هند و چین و یونان فلاسفه و مفکرین بزرگ ظهور کردهاند و مکاتب فلسفی مهمی به وجود آوردهاند و از دورههایی که فاصله تاریخی زیادی با ما ندارد و دست تطاول ایام نتوانسته است تمام آثار آن دورهها را محو کند کم و بیش آثار فلسفی باقی مانده است.
از آثار دورههای بالنسبه قدیم از همه بیشتر و بهتر آثار نهضت عظیم علمی و
10