موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

Search
Close this search box.

 مقدمه‌ای بر جهان‌ بینی اسلامی 5- انسان و ایمان شهید مطهری

 

 

 

کتاب جهان بینی اسلامی 5 شهید مطهری شامل سر فصل های زیر می باشد

جامعه           تاریخ

قسمتی از کتاب :

پیشگفتار

نوع شناخت یک مکتب از جامعه و از تاریخ و طرز برداشت آن از ایندو، نقش تعیین‏کننده در ایدئولوژی آن مکتب دارد؛ از این رو ضرورت دارد در متن جهان‏بینی اسلامی طرز نگرش اسلام به جامعه و به تاریخ روشن گردد.

بدیهی است که اسلام نه مکتب جامعه‏شناسی است و نه فلسفه تاریخ. در کتاب آسمانی اسلام هیچ مطلب اجتماعی یا تاریخی با زبان معمول جامعه‏شناسی یا فلسفه تاریخ طرح نشده است، همچنان که هیچ مطلب دیگر اخلاقی، فقهی، فلسفی و غیره با زبان معمول و در لفافه اصطلاحات رایج و تقسیم‏بندیهای مرسوم بیان نشده است. در عین حال مسائل زیادی از آن علوم کاملًا قابل استنباط و استخراج است.

تفکر اسلامی درباره جامعه و تاریخ- که ما از آن جهت که به یکدیگر مربوطند و بعلاوه می‏خواهیم به اختصار درباره آنها بحث کنیم

 

13

 

آنها را در یک فصل قرار می‏دهیم- از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است که شایسته مطالعه و تحقیق است و مانند بسیاری از تعلیمات دیگر اسلامی نشانه عمق و ژرفایی این تعلیمات است.

البته ما از مسائل مربوط به جامعه و تاریخ آن اندازه طرح می‏کنیم که فکر می‏کنیم در

شناخت ایدئولوژی اسلام ضرورت دارد.

از جامعه آغاز می‏کنیم و سپس به تاریخ می‏پردازیم. مسائل جامعه اینهاست:

  1. جامعه چیست؟
  2. آیا انسان بالطّبع اجتماعی است؟
  3. آیا فرد اصیل است و جامعه انتزاعی، یا برعکس جامعه اصیل است و فرد انتزاعی، یا شقّ سوم در کار است؟
  4. جامعه و سنت‏
  5. آیا فرد در برابر جامعه و محیط اجتماعی مجبور است یا مختار؟
  6. جامعه در تقسیمات اولیه خود به چه نهادها و چه قطبها و چه گروههایی تقسیم می‏شود؟
  7. آیا جامعه‏های انسانی مطلقاً دارای یک ماهیت و یک نوعیت‏اند و اختلافات آنها از قبیل اختلافات افراد یک نوع است، و یا برحسب اختلاف منطقه‏ها و شرایط زمانی و مکانی و درجه فرهنگها و تمدنها انواع متعدد و ماهیتهای مختلف می‏گردند و طبعاً جامعه‏شناسی‏های متعدد می‏یابند و هر نوع از یک ایدئولوژی خاص می‏تواند برخوردار باشد مغایر با ایدئولوژی نوع دیگر؟ به عبارت دیگر، آیا همان‏طور که انسانها با همه اختلافات منطقه‏ای و نژادی و تاریخی، از نظر جسمی نوعیت واحد دارند و قوانین پزشکی و فیزیولوژیک واحد بر آنها حکمفرماست، از نظر اجتماعی نیز نوعیت واحد دارند و سیستم اخلاقی و اجتماعی واحدی می‏تواند آنها را اداره کند و ایدئولوژی واحد می‏تواند

14