موسسه اندیشه ملل

موسسه اندیشه ملل

Search
Close this search box.

 شش مقاله شهید مطهری

 

 

 

«الغدیر» و وحدت اسلامی [ (شش مقاله)]

کتاب شریف‏ الغدیر موجی عظیم در جهان اسلام پدید آورده است. اندیشمندان اسلامی از زوایا و جوانب مختلف: ادبی، تاریخی، کلامی، حدیثی، تفسیری، اجتماعی بدان نظر افکنده‏اند. آنچه از زاویه اجتماعی می‏توان بدان نظر افکند، «وحدت اسلامی» است.

مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامی عصر ما، اتحاد و همبستگی ملل و فرق اسلامی را، خصوصاً در اوضاع و احوال کنونی که دشمن از همه جوانب بدانها هجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پی توسعه خلافات کهن و اختراع خلافات نوین است، از ضروری‏ترین نیازهای اسلامی می‏دانند. اساساً چنانکه می‏دانیم وحدت اسلامی و اخوّت اسلامی سخت مورد عنایت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهمّ مقاصد اسلام است. قرآن و سنت و تاریخ اسلام گواه آن می‏باشد.

از این رو برای برخی این پرسش پیش آمده که آیا تألیف و نشر کتابی مانند الغدیر- که به هر حال موضوع بحث آن کهن‏ترین مسئله خلافی

1

مسلمین است- مانعی در راه هدف مقدس و ایده‏آل عالی «وحدت اسلامی» ایجاد نمی‏کند؟

ما لازم می‏دانیم مقدمتاً اصل مطلب را (یعنی مفهوم و حدود وحدت اسلامی) را روشن کنیم، سپس نقش کتاب شریف‏ الغدیر و مؤلف جلیل‏القدرش علامه امینی رضوان‏اللَّه علیه را توضیح دهیم.

وحدت اسلامی‏

مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است: از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟ یا اینکه وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین اتحاد پیروان مذاهب مختلف در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟

مخالفین اتحاد مسلمین برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیرمنطقی و غیرعملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‏کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها- که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی- نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.

این دانشمندان می‏گویند مسلمین مایه وفاقهای بسیاری دارند که می‏تواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را می‏پرستند و همه به نبوت رسول اکرم ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج می‏کنند و مانند هم نماز

 

2

می‏خوانند و مانند هم روزه می‏گیرند و مانند هم تشکیل خانواده می‏دهند و داد و ستد می‏نمایند و کودکان خود را تربیت می‏کنند و اموات خود را دفن می‏نمایند و جز در اموری جزئی، در این کارها با هم تفاوتی ندارند. مسلمین همه از یک نوع جهان‏بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقه‏دار شرکت دارند. وحدت در جهان‏بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقَدات مذهبی، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعی خوب، می‏تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرتهای عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصاً اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.

مسلمانان به نصّ صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می‏کند. با این وضع چرا مسلمین از این‏همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته استفاده نکنند؟

از نظر این گروه از علمای اسلامی، هیچ ضرورتی ایجاب نمی‏کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند، همچنان‏که ایجاب نمی‏کند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند. تنها چیزی که وحدت اسلامی، از این نظر، ایجاب می‏کند، این است که مسلمین- برای اینکه احساسات کینه‏توزی در میانشان پیدا نشود یا شعله‏ور نگردد- متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و در حقیقت- لااقل- حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند: ادْعُ

 

3