مساله شناخت شهید مطهری
کتاب مسئله شاخت شهید مطهری شامل سر فصل های زیر می باشد
مقدمه
جلسه اول : امکان شناخت
جلسه دوم : ابزارهای شناخت
جلسه سوم : منابع شناخت
جلسه چهارم :مراحل و درجات شناخت
جلسه پنجم : مکانیسم تعمیم شناخت حسی
جلسه ششم :شناخت آیه ایی
جلسه هفتم : کشف روان ناخودآگاه ، نمونه ایی از شناخت آیه ایی
جلسه هشتم : شناخت حقیقی
جلسه نهم : بررسی تعاریف حقیقت –منطق عمل
جلسه دهم : اشکالات وارد بر منطق عمل
قسمتی از کتاب :
امکان شناخت
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلوة علی سیدنا و نبینا محمد و اله الطاهرین.
موضوع بحث ما «مسئله شناخت از نظر قرآن» است. مسأله شناخت یا نظریه شناخت و به تعبیر علمای امروز عربی زبان «نظریة المعرفة» امروز اهمیت فوق العادهای پیدا کرده است و کمتر مسئلهای به اندازه مسائل مربوط به مسئله شناخت، امروز مهم شناخته میشود، چرا؟ اول من باید علت اهمیت این مسئله را بیان کنم، بعد وارد خود مسئله شوم. امروز فلسفههای اجتماعی، مکتبها، ایدئولوژیها و ایسمها اهمیت فوق العادهای پیدا کرده است و هر کسی که میخواهد نوعی تفکر داشته باشد و زندگی خودش را بر اساس یک منطق منطبق کرده باشد، دم از مکتب و ایدئولوژی میزند. مکتبها و ایدئولوژیها و ایسمها امروز با یکدیگر در نبرد و ستیز هستند، هر
12
مکتبی برای خود حامی میخواهد و به حمایت حامیان خودش بر میخیزد.
جنگ افکار و عقاید همیشه در دنیا بوده است، ولی در دوران سابق چون غالبا افکار و عقاید در اطراف مسائل نظری محض بود، از میان خواص، آن هم خاص الخاصها، تجاوز نمیکرد، ولی امروز چون فلسفههای اجتماعی پا به میدان گذاشتهاند بازار
جنگ عقاید، یعنی جنگ مکتبها و ایدئولوژیها و ایسمها، داغتر و گرمتر است.
رابطه ایدئولوژی و جهانبینی
چرا ایدئولوژیها با یکدیگر متفاوتند؟ چرا یک فرد یا یک گروه از یک ایدئولوژی دفاع میکند و فرد یا گروه دیگر از ایدئولوژی دیگر؟ اگر از شخصی که به یک ایدئولوژی معتقد است بپرسید که چرا تو به این ایدئولوژی پیوستی و به آن دیگری نپیوستی، میبینید فورا مسئله دیگری را مطرح میکند و آن مسئله جهانبینی است. ایدئولوژیها و مکتبها زاده جهانبینیها هستند. تکیهگاه ایدئولوژیها جهانبینیها هستند. جهانبینی یعنی نوع برداشت، تفسیر و نوع تحلیلی که یک انسان درباره هستی و جهان و درباره انسان و جامعه و تاریخ دارد.
افراد و گروهها جهانبینیهاشان مختلف است، یعنی یک گروه جهان را یک گونه تفسیر میکند و گروه دیگر به گونه دیگر. اگر جهانبینی مختلف باشد، ایدئولوژی مختلف است، چون تکیهگاه و پایهای که ایدئولوژی از جنبه فکری بر آن استوار است جهانبینی
13